قدس آنلاین: رخدادهایی مثل سیل و زلزله و... یا همین ویروس کرونا که به تازگی جهان را به چالش کشیده، «شر» هستند یا نه؟ از آنجایی که تمام امور عالم به دست خداوند است، آیا از خداوند «شر» سر میزند؟ برای پاسخ به این قبیل پرسشها و تبیین چگونگی انتساب خیر و شر به خداوند، با حجتالاسلام حسین عشاقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
خیر از جنس هستی است
حجتالاسلام حسین عشاقی در ابتدا با بیان اینکه خیر سنخ هستی است، میگوید: فلاسفه معتقدند که خوبیها و خیرات جنبههای وجودی اشیا هستند؛ یعنی خیر از سنخ هستیهاست و برعکس شر به جنبه های سلبی، عدمی و نیستیها ارتباط دارد. این ادعا هم برهان عقلی دارد و هم شواهد تجربی. برهان عقلی این است که سلسله موجودات باید به یک موجود نهایی ختم گردند؛ زیرا تسلسل باطل است و سلسله علت و معلولی موجودات نامتناهی نیست، بلکه باید به جایی ختم شود. سلسله خیرات نیز همین گونهاند؛ هر کدام از خیرات مستند به خیرات قبلیاند ولی در نهایت این سلسه خیرات باید به یک خیر نهایی ختم شود؛ پس دو سلسله خیرات و موجودات باید به یک موجود نخستین یا خیر نهایی منتهی شوند.
او میافزاید: از طرف دیگر برپایه ادله امتناع تعدد مبدأهای نخستین که از آن به شرک در مبدأیت تعبیر میشود، باید دو سلسله فوق به یک خیر و موجود نهایی منتهی شوند و یک مبدأ واحد داشته باشند و گرنه چند خدایی لازم میآید؛ بنابراین مبدأ خیرات باید عین مبدأ موجودات باشد؛ اما مبدأ نخستین موجودات، یک موجود ناب است؛ یعنی جنبههای متعدد متخالف در او نیست که ترکیبی در آن به وجود بیاید. اتحاد مبدأ هستیها و خیرات نشان میدهد که آنجا خیر ناب در حقیقت همان موجود ناب است و این دو عین هم هستند؛ بنابراین فیلسوفان نتیجه میگیرند که خیر همان هستی است و سنخ حقیقت خیر همان سنخ هستی است، اما در مراتب پایین همانطورکه هستیها با نیستیها آمیخته میشوند، خیرات نیز به یک شروری آمیخته میشوند.
بیماری هم جنبه شر دارد، هم خیر
عضو هیئت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور میشود: این برهان عقلی، شواهد تجربی و مؤید عملی نیز دارد. این شواهد نشان میدهند آن چیزهایی که ما آنها را خیر مینامیم به هستی آن خیرات مربوط میشود و جنبههای شرشان به نیستیها و اعدام مربوط اند؛ مثلاً وقتی سیل، زلزله، فقر و بیماری را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که جنبههای خیری و شری هر دو در آنها هست اما خیریتشان به وجود و شریتشان به عدم مربوط است؛ مثلاً وقوع سیل در یک منطقه، هم آن منطقه را آباد میکند و برکات میآورد که این مربوط به هستی آب است و هم گروهی را بیخانمان میکند؛ این بیخانمانی که شر است یک نحوه عدم به شمار میرود.
او ادامه میدهد: فقر نیز همان نداری است و از این جهت شر است، اما خیرهایی را نیز در کنار خودش دارد که جنبه وجودی فقر هستند؛ زیرا اگر فقر نبود هیچ تلاش مضاعفی برای رهایی از فقر نبود و در این تلاشهاست که برکات بزرگی شکل میگیرند. بیماریها نیز اگرچه یک اتفاق بد به حساب میآیند و در نظر ما شر تلقی میشوند؛ چون زوال سلامتی است؛ اما باعث رشد علم بشر میشوند؛ زیرا اگر بیماریها نبودند، علم پزشکی شکل نمیگرفت، پس از جنبههای وجودی بیماری خیر است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: گناه نیز جنبههای خیری و شری دارد. خداوند به عنوان مدبر و مدیر هستی میداند که برخی از کارها در نظام هستی تأثیرات منفی و شری دارند، پس به انسانها میگوید این کارها و گناهها را انجام ندهید؛ از طرف دیگر انجام گناه نشانگر نوعی اختیار است. اگر کسی اختیار نداشته باشد، گناه هم نمیکند. به طور نمونه در و دیوار گناه نمیکنند ولی انسان گناه میکند؛ زیرا مختار است و اختیار نوعی کمال به حساب میآید، اما وقتی انتخاب بر خلاف نظام کلی و جملی هستی است؛ گناهکار در حقیقت برخلاف نظم و نسق جملی هستی گام برمیدارد و کارش عدمی و شریی است.
گناه، نظم و نسق عالم را به هم میریزد
این پژوهشگر توضیح میدهد: در چنین شرایطی خداوند بلاها را نازل میکند تا جلو انجام گناهها را بگیرد و نظم و نسق جهانی به هم نریزد. آیه ۹۶ سوره اعراف به این امر اشاره دارد؛ در این آیه آمده است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»؛ چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند، همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم، ولی چون آیات و پیغمبران ما را تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم. طبق این آیه و آیاتی دیگر، خداوند بلاهایی را برای کسانی که گناه میکنند، نازل میکند، شاید تضرع و توبه کنند و از مسیر غلط برگردند تا نظم و نسق عالم هستی از بین نرود؛ «أخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون» (انعام / ۴۲).
حجتالاسلام عشاقی در پایان تأکید میکند: خوبیها و خیرات چون وجودیاند مبدأ اولیهشان خداست و بدیها و شرور چون عدمی و از سنخ نیستیها هستند، مستند به خداوند که هستی ناب است، نیستند مگر آنکه جنبههای وجودی داشته باشند. بلاهایی هم در برخی مواقع نیز نازل میشوند تا موجب ارتقای مقام شوند؛ بلاهایی که بر انبیا و اولیا نازل می شوند از این نوع هستند.
انتهای پیام/
نظر شما